ای محبوب من 
این را بدان روزی هم فرا خواهد رسید
و کسی هم دل تو را خواهد شکست
آری .......

دل تو را خواهد شکست
همان گونه که دل مرا شکستی 
 و تمام غم های دنیا را برای تو هدیه خواهد داد
همان گونه که تو برایم هدیه دادی
ای محبوب من
من همیشه آرزو کردم که تو خوشبخت بشی
چون تو برایم مقدسی همانند کعبه ی خدا منزهی
ای محبوب من
من تو را برای همیشه می خواستم

چون در اندیشه ام فردای هم داشتم
ولی چه حاصل : ای پاره ی تنم
ای مرحم و همدمم
 آخرسر گناه کار من شدم
در این بازی عشق خطا کار من شدم
گناه من گناه بی گناهیست
کاشتن بذز عشقت در دلم برای یک عمر زندگانیست
.....


 به تو یاد دادم عاشق شدن را و دلم میخواست که از تو یاد بگیرم عاشق بودن را 
عاقبت به من آموختی که منطق عشق نمیشناسد.پیشتر ها از خدا بیخبران
میگفتند:عشق منطق را نمیشناسد لعنت بر آنها

ای کاش میتوانستیم تمام خاطرات تلخ و روزهای سرد جدایی را برای همیشه به
دستان باد بسپاریم و برای همیشه آنها را از دفتر خاطراتمان پاک کنیم ولی
افسوس که هیچ خاطره ای را نمیتوان فراموش کرد
تنها ترین