یادت بماند ناگهانی را که من بودم

 طوفان بی نام و نشانی را که من بودم

یادت بماند رنج هایی را که در من بود

خودسوزی آتشفشانی را که من بودم

دنیا ندید و در شلوغی های خود گم کرد

 تنهایی بی خانمانی را که من بودم

شاید زمانی عصر تنهایی بنامندش

 این بی سر و بی ته زمانی را که من بودم

شاید زمانی یکنفر از نو روایت کرد

 اوج و فرود داستانی را که من بودم

این من، منِ شاید هزاران تن شبیهم را

شاید ترا یا این و آنی را که من بودم

عادل سالم