تو نیستی و ...!
تو نيستي و اين در و ديوار هيچ وقت...
غير از تو من به هيچ كس انگار هيچ وقت...
اين جا دلم براي تو هي شور مي زند
از خود مواظبت كن و نگذار هيچ وقت...
اخبار گفت شهر شما امن و راحت است
من باورم نمي شود، اخبار هيچ وقت...
حيف اند روزهای جواني... نمی شوند ،
اين روزها، دو مرتبه تکرار ، هيچ وقت...
بگذار من شکسته شوم ، تو صبور باش
جوری بمان هميشه که انگار هيچ وقت...
شاعر؟
+ نوشته شده در شنبه یکم مرداد ۱۳۹۰ ساعت 1:4 توسط فلاحی
|